تمام تلاش خود را کردن، با تمام وجود تلاش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I don't expect to win. But I am going to give it my best shot.
انتظار ندارم که برنده شوم اما تمام تلاشم را میکنم.
Lydia didn’t get the job, but at least she gave it her best shot.
لیدیا شغل رو نگرفت؛ اما حداقل تمام تلاشش رو کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «best shot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/best-shot