امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Best Selling

    ˈbestˈselɪŋ ˈbestˈselɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    پرفروش، پرطرفدار، پرتیراژ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Released in February 2000, it is the best-selling computer game ever.
    - این بازی که در فوریه سال 2000 عرضه شد، پرفروش‌ترین بازی دنیاست.
    - America’s best-selling pickup truck
    - پرفروش‌ترین ماشین وانت آمریکا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد best selling

    1. adjective top-selling
      Synonyms: chart-topping, hit, number one, smash, very popular, very successful
      Antonyms: failing

    ارجاع به لغت best selling

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «best selling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/best-selling

    لغات نزدیک best selling

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند