فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Make An Effort

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

تلاش کردن، کوشش کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

You need to make an effort to improve your grades.

برای بهبود نمراتت باید تلاش کنی.

She made an effort to be polite, even though she was angry.

او تلاش کرد که مودب باشد، حتی با اینکه عصبانی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت make an effort

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make an effort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-an-effort

لغات نزدیک make an effort

پیشنهاد بهبود معانی