با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Magnetize

ˈmæɡnətaɪz ˈmæɡnətaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    magnetized
  • شکل سوم:

    magnetized
  • سوم شخص مفرد:

    magnetizes
  • وجه وصفی حال:

    magnetizing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    مغناطیسی کردن، کشیدن، شیفتن
  • verb - transitive
    مغناطیسی کردن، آهن‌ربا کردن
    • - magnetized needle
    • - سوزن آهن‌ربا شده، سوزن کشندا شده
    • - His words magnetized all of us.
    • - سخنان او همه‌ی ما را گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد magnetize

  1. verb To direct or impel to oneself by some quality or action
    Synonyms: allure, appeal, attract, draw, entice, lure, take, pull
  2. verb Make magnetic
    Synonyms: magnetise, lure, charm, mesmerize, mesmerise, attract, degauss, bewitch, spellbind
    Antonyms: demagnetize

ارجاع به لغت magnetize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «magnetize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/magnetize

لغات نزدیک magnetize

پیشنهاد بهبود معانی