گذشتهی ساده:
magnetizedشکل سوم:
magnetizedسومشخص مفرد:
magnetizesوجه وصفی حال:
magnetizingمغناطیسی کردن، کشیدن، شیفتن
مغناطیسی کردن، آهنربا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
magnetized needle
سوزن آهنربا شده، سوزن کشندا شده
His words magnetized all of us.
سخنان او همهی ما را گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «magnetize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/magnetize