شکل جمع:
packetsبسته، بستهی کوچک، پاکت، جعبه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
a packet of aspirin
یک بسته آسپرین
cigarette packet
پاکت سیگار
کامپیوتر بسته، بستک (یک واحد دارای ساختار میباشد که به وسیلهی شبکهی رایانهای با پشتیباتی از حالت بسته منتقل میشود، میباشد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need to download a new packet of data for my project.
باید یک بستک دادهی جدید برای پروژهام دانلود کنم.
Make sure to send the packet to the correct email address.
اطمینان حاصل کنید که بستک را به آدرس ایمیل صحیح ارسال کنید.
انگلیسی بریتانیایی کالبدشناسی اندامهای جنسی (در مردان) (اندامهای خارجی شامل آلت تناسلی، کیسهی بیضه و بیضهها و اندامهای داخلی شامل مجرای خروجی بیضه، پروستات و مجرای ادرار میشوند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
He clutched his packet.
آلتش را در دست گرفت.
The doctor examined his swollen packet.
دکتر آلت متورم او را معاینه کرد.
انگلیسی بریتانیایی بستهی پول، پول زیاد
The thief stole a packet of cash from the safe.
سارق یک بستهی پول نقد از گاوصندوق دزدید.
She carried a packet of bills in her purse.
او یک بسته اسکناس در کیفش داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «packet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/packet