امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Packaging

ˈpækɪdʒɪŋ ˈpækɪdʒɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    packaged
  • شکل سوم:

    packaged
  • سوم‌شخص مفرد:

    packages

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
بسته‌بندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The price includes packaging and transport.
- این قیمت شامل هزینه‌ی بسته‌بندی و حمل‌ونقل است.
- Our packaging is biodegradable.
- بسته‌بندی ما، زیست‌تجزیه‌پذیر و زیست‌فروپاش است.
noun uncountable
(بازرگانی) معرفیِ محصول/خدمات/شخص/برند
- Her success as a media personality is simply the result of clever packaging.
- موفقیت او به‌عنوانِ شخصیتی رسانه‌ای صرفاً نتیجه‌ی معرفی هوشمندانه است.
- They objected to the packaging of cost-cutting measures as "structural improvements".
- آن‌ها به معرفیِ اقدامات کاهش هزینه تحت عنوان «پیشرفت‌های ساختاری» اعتراض کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد packaging

  1. verb Put into a box
    Synonyms:
    boxing wrapping
  1. noun A message issued in behalf of some product or cause or idea or person or institution
    Synonyms:
    promotion publicity promotional-material

لغات هم‌خانواده packaging

ارجاع به لغت packaging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «packaging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/packaging

لغات نزدیک packaging

پیشنهاد بهبود معانی