آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ آذر ۱۴۰۳

    Package

    ˈpækɪdʒ ˈpækɪdʒ

    گذشته‌ی ساده:

    packaged

    شکل سوم:

    packaged

    سوم‌شخص مفرد:

    packages

    وجه وصفی حال:

    packaging

    شکل جمع:

    packages

    معنی package | جمله با package

    noun countable B2

    بسته (شی‌ء یا مجموعه‌ای از اشیای پیچیده‌شده در مقوا معمولاً به‌منظور ارسال از طریق پست)

    the package which I got by mail

    بسته‌ای که از طریق پست دریافت کردم

    The package arrived in the mail today.

    بسته امروز از طریق پست رسید.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی بسته (کوچک)، پاکت، جعبه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    She surprised her friend with a package of cookies.

    دوستش را با یک بسته کلوچه شگفت‌زده کرد.

    She took the cups out of their package.

    فنجان‌ها را از جعبه‌ی آن‌ها خارج کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a package of fruits

    یک جعبه میوه

    noun countable B2

    بسته (مجموعه‌ای از موارد مرتبط به‌عنوان یک واحد)

    They delivered an emergency aid package to the war-torn region.

    بسته‌ی کمک‌های اضطراری را به منطقه‌ی جنگ‌زده رساندند.

    The package included a book, a CD, and a poster.

    این بسته مشتمل‌بر یک کتاب، یک سی‌دی و یک پوستر بود.

    noun countable B2

    کامپیوتر بسته (مجموعه‌‏ای از برنامه‏‌های معین برای دستیابی به هدفی خاص)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    Before you install any new packages on your computer, make sure they are compatible with your operating system.

    قبل از اینکه هر بسته‌ی جدیدی را روی رایانه‌ی خود نصب کنید، مطمئن شوید که با سیستم‌عامل شما سازگار است.

    I purchased a new graphics design package for my computer.

    بسته‌ی طراحی گرافیکی جدیدی برای کامپیوترم خریدم.

    noun countable

    بسته (دستمزد و سایر پاداش‌هایی که مدیر شرکت دریافت می‌کند)

    The executive's benefits package includes health insurance, retirement savings, and paid time off.

    بسته‌ی مزایای مدیر اجرایی مشتمل‌بر بیمه‌ی درمانی، پس‌انداز بازنشستگی و مرخصی با حقوق است.

    Companies often use competitive compensation packages to attract top talent.

    شرکت‌ها اغلب از بسته‌های جبرانی رقابتی برای جذب استعدادهای برتر استفاده می‌کنند.

    noun countable

    ناپسند دم‌ودستگاه (برای اشاره به کیر و خایه)

    She gently caressed his package.

    به‌آرومی دستی به روی دم‌دستگاهش کشید.

    With a mischievous grin, she whispered, "I can't wait to see your package."

    با نیشخند شیطنت‌آمیزی زمزمه کرد: «بی‌صبرانه منتظرم دم‌ودستگاهت رو ببینم.»

    verb - transitive

    بسته‌بندی کردن

    Our apples are packaged in plastic bags.

    سیب‌های ما در کیسه‌های پلاستیکی بسته‌بندی می‌شوند.

    Their products are well packaged.

    محصولات آن‌ها خوب بسته‌بندی می‌شود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    meat packaged in cardboard boxes

    گوشت که در جعبه‌ی مقوایی بسته‌بندی شده است

    verb - transitive

    کامپیوتر بسته‌ای کردن، ... را در یک بسته قرار دادن (برای عرضه و فروش)

    I need to package these software programs together.

    باید این نرم‌افزارها را با هم بسته‌ای کنم.

    The company plans to package the new antivirus software with a free trial of their VPN service.

    این شرکت قصد دارد نرم‌افزار آنتی‌ویروس جدید را با نسخه‌ی آزمایشی رایگان سرویس VPN خود در یک بسته قرار دهد.

    verb - transitive

    عرضه کردن، ارائه کردن (کسی یا چیزی به شیوه‌ای خاص و معمولاً جذاب)

    He packaged his proposal to the client in a compelling manner.

    او پیشنهاد خود را به شیوه‌ای قانع‌کننده به مشتری عرضه کرد.

    She packaged her idea in a creative way.

    ایده‌اش را به شیوه‌ای خلاقانه ارائه کرد.

    noun

    بسته‌بندی (عمل)

    the safe package of drugs

    بسته‌بندی ایمن دارو

    the package of food

    بسته‌‌بندی غذا

    noun countable

    بسته (از برنامه‌های تلویزیونی یا رادیویی برای عرضه و فروش به‌صورت یکجا)

    I purchased the complete package of the popular radio series.

    بسته‌ی کامل این سریال پرطرفدار رادیویی را خریدم.

    Have you seen the latest package of reality shows?

    آیا تازه‌ترین بسته‌ی برنامه‌های واقع‌نما را دیده‌ای؟

    noun countable

    سفر بسته، پکیج (هتل+ پرواز + خدمات)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

    مشاهده

    I booked a package that includes flights, hotel stay,

    بسته‌ای را رزرو کردم که مشتمل‌بر پرواز و اقامت در هتل است.

    honeymoon package

    پکیج ماه‌عسل

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد package

    1. noun bundle; whole
      Synonyms:
      lot unit bundle load stack pile pack parcel bag box can tin kit crate batch bunch combination container entity whole assortment luggage suitcase trunk burden packet sack bale sheaf bottle carton amalgamation biddle baggage

    لغات هم‌خانواده package

    • noun
      pack, package, packaging, packet, packing, packer
    • adjective
      packed
    • verb - transitive
      pack, package

    سوال‌های رایج package

    گذشته‌ی ساده package چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده package در زبان انگلیسی packaged است.

    شکل سوم package چی میشه؟

    شکل سوم package در زبان انگلیسی packaged است.

    شکل جمع package چی میشه؟

    شکل جمع package در زبان انگلیسی packages است.

    وجه وصفی حال package چی میشه؟

    وجه وصفی حال package در زبان انگلیسی packaging است.

    سوم‌شخص مفرد package چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد package در زبان انگلیسی packages است.

    ارجاع به لغت package

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «package» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/package

    لغات نزدیک package

    • - pack train
    • - pack up
    • - package
    • - package deal
    • - package holiday
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.