فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Sheaf

ʃiːf ʃiːf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sheaves

معنی و نمونه‌جمله

  • noun verb - transitive
    دسته، بافه، بغل، دسته یا بافه گندم، دسته گل یا گیاه، بافه ردن، دسته کردن
    • - a sheaf of letters in my grandfather's hand
    • - یک دسته نامه به خط پدربزرگم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sheaf

  1. noun A package of several things tied together for carrying or storing
    Synonyms: bundle, package, cluster, collection

ارجاع به لغت sheaf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sheaf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sheaf

لغات نزدیک sheaf

پیشنهاد بهبود معانی