با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Briefcase

ˈbriːfkeɪs ˈbriːfkeɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    briefcases

معنی

noun countable
کیف دستی (مردانه)، کیف اسناد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد briefcase

  1. noun carrier for work papers
    Synonyms: attaché, bag, baggage, case, dispatch, folder, portfolio, valise

ارجاع به لغت briefcase

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «briefcase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/briefcase

لغات نزدیک briefcase

پیشنهاد بهبود معانی