امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Briefer

American: ˈbriːfər British: ˈbriːfə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت عالی:

    briefest

معنی

noun B1
کسی که اطلاعات لازم را در اختیار می‌گذارد، رهنمودآور، رهنمود گزار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد briefer

  1. adjective Marked by or consisting of few words that are carefully chosen
    Synonyms: shorter, terser, slighter, scantier, skimpier, leaner
  2. adjective Abrupt
    Synonyms: shorter, hastier, gruffer, crustier, blunter
  3. adjective Accomplished in very little time
    Synonyms: terser, swifter, speedier, shorter, quicker, hastier, faster, pithier
  4. adjective Short, compressed
    Synonyms: shorter
    Antonyms: longer, lengthier

ارجاع به لغت briefer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «briefer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/briefer

لغات نزدیک briefer

پیشنهاد بهبود معانی