شکل جمع:
portfoliosکیف کاغذ، پوشهی کار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
She carried her important documents in a stylish leather portfolio.
او اسناد مهم خود را در یک کیف چرمی شیک حمل کرد.
He organized his investment statements in a digital portfolio.
او اظهارات سرمایهگذاری خود را در یک پوشهی کار دیجیتالی سازماندهی کرد.
هنر نمونه کارها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She proudly displayed her artwork in her portfolio.
او با افتخار آثار هنریاش را در نمونه کارهای هنری خود به نمایش گذاشت.
I need to update my portfolio before applying for jobs.
من باید قبلاز درخواست شغل، نمونه کارهایم را بهروز کنم.
مقام
He received the portfolio of war.
به مقام وزارت جنگ رسید.
The minister's portfolio includes overseeing the education sector.
مقام این وزیر برای نظارت بر بخش آموزش است.
اقتصاد سهام
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
The company's portfolio of real estate properties was worth millions.
مجموعه املاک و مستغلات این شرکت میلیونها سهام داشت.
The company's portfolio includes a diverse range of real estate properties.
سهام این شرکت شامل طیف متنوعی از املاک و مستغلات است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «portfolio» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/portfolio