کیف مخصوص حمل اسناد، کیف سامسونت
He carried his important documents in a sleek attaché case.
او اسناد مهم خود را در کیف سامسونت شیکی حمل کرد.
The detective opened the attaché case to reveal the hidden evidence.
کارآگاه کیف مخصوص حمل اسناد را باز کرد تا شواهد پنهان را فاش کند.
کیف دستی، کیف مهندسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He forgot his attaché case at the airport terminal.
او کیف دستی خود را در ترمینال فرودگاه فراموش کرد.
She placed her laptop inside the attaché case before heading to the meeting.
او قبلاز رفتن به جلسه، لپتاپش را داخل کیف دستی قرار داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «attaché case» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attache-case