فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Unhorse
ˌʌnˈhɔːrs
ˌʌnˈhɔːs
معنی
verb - transitive
از اسب افتادن یا پیاده شدن، اسب را از گاری یا درشگه باز کردن، از جای خود تکان دادن، جابه‌جا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد unhorse
-
verb alight from (a horse)Synonyms:get off dismount light get-down
-
verb to bring about the downfall ofSynonyms:overthrow bring down topple overturn subvert tumble
ارجاع به لغت unhorse
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «unhorse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unhorse
لغات نزدیک unhorse
- - unhook
- - unhoped-for
- - unhorse
- - unhouseled
- - unhuman