فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Unbutton

ʌnˈbʌtn ʌnˈbʌtn

گذشته‌ی ساده:

unbuttoned

شکل سوم:

unbuttoned

سوم‌شخص مفرد:

unbuttons

وجه وصفی حال:

unbuttoning

معنی

adverb

گشودن دکمه، گشوده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unbutton

  1. verb to move aside a prepared obstruction
    Synonyms:
    open-up undo unfasten
  1. verb undo the buttons of
    Antonyms:
    button

ارجاع به لغت unbutton

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unbutton» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unbutton

لغات نزدیک unbutton

پیشنهاد بهبود معانی