گذشتهی ساده:
buttonedشکل سوم:
buttonedسومشخص مفرد:
buttonsوجه وصفی حال:
buttoningشکل جمع:
buttonsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زیپ دهان خود را کشیدن، ساکت شدن، خودداری از صحبت کردن
بهموقع، سر وقت
کاملاً درست، مطابق انتظار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «button» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/button