آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Buttocks

معنی buttocks | جمله با buttocks

noun plural

باسن، نشیمنگاه، ماتحت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

legs and buttocks

پاها و باسن

The single biggest muscle in the human body is the gluteus maximus, or the buttocks.

بزرگ‌ترین ماهیچه در بدن انسان، ماهیچه‌ی سرینی بزرگ یا باسن است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد buttocks

  1. noun rear
    Synonyms:

ارجاع به لغت buttocks

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «buttocks» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/buttocks

لغات نزدیک buttocks

پیشنهاد بهبود معانی