شکل جمع:
fastenersپوشاک چفت
The tailor provided a replacement fastener for the broken one on my coat.
خیاط یک چفت جایگزین برای چفت شکستهی روی کتم قرار داد.
Good quality fasteners ensure that the buttons on a shirt don't easily come off.
چفتهای با کیفیت خوب این اطمینان را به وجود میآورند که دکمههای روی پیراهن بهراحتی جدا نمیشوند.
انگلیسی آمریکایی بست (حلقه یا نیمدایرهای که به چهارچوب در یا پنجره متصل است و چفت یا قفل در آن قرار میگیرد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need to buy a new fastener for the window because the old one broke.
باید بست جدیدی برای پنجره بخرم؛ زیرا بست قدیمی شکسته است.
The door fastener was old and rusted, making it difficult to open and close.
بست در کهنه و زنگزده بود و باز و بسته کردن آن را دشوار میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fastener» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fastener