شکل جمع:
latches(عامیانه) لم کار را به دست آوردن، فهمیدن
(عامیانه) بهدست آوردن، دو دستی چسبیدن به، گرفتن و رها نکردن، مثل کنه چسبیدن به
on the latch (or off the latch)
(در مورد در یا پنجره که چفت آن را طوری کشیدهاند که خود به خود قفل نشود) چفت باز
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «latch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/latch