با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Treed

    triːd triːd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      trees

    • وجه وصفی حال:

      treeing

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    پردرخت، درخت‌دار، پوشیده از درخت، مشجر، جنگلی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - We spotted a treed area that provided perfect shade for our picnic.
    - ما منطقه‌ای پردرختی را دیدیم که سایه‌ی خوبی برای پیک‌نیک ما فراهم می‌کرد.
    - The hikers rested under the shade of a treed hill.
    - کوه‌نوردان زیر سایه‌ی تپه‌ی جنگلی استراحت کردند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد treed

    1. adjective Forced to turn and face attackers
      Synonyms: at-bay, cornered, trapped

    ارجاع به لغت treed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «treed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/treed

    لغات نزدیک treed

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار