جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Pointless

ˈpɔɪntləs ˈpɔɪntləs

معنی و نمونه‌جمله

بیجا، بی‌معنی، بیهوده

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

It is pointless to call, he isn't home.

تلفن زدن به او بی‌فایده است؛ چون منزل نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pointless

adjective ridiculous, senseless

Synonyms:

stupid silly absurd useless meaningless trivial inane futile vain irrelevant nonsensical fruitless ineffective worthless unnecessary aimless remote vague inconsequential powerless unproductive ineffectual insignificant not pertinent unavailing uninteresting unprofitable purportless going nowhere impotent on treadmill around in circles needle in haystack in vicious circle nongermane

Antonyms:

sensible meaningful beneficial profitable pointed

لغات هم‌خانواده pointless

noun
point, pointer, pointlessness

adjective
pointed, pointy, pointless

verb - transitive
point

adverb
pointlessly, pointedly

ارجاع به لغت pointless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «pointless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pointless

لغات نزدیک pointless

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!