آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Roundly

ˈraʊndli ˈraʊndli

معنی roundly | جمله با roundly

adverb

به‌طور حسابی، درست و حسابی، کاملاً رک، آشکارا، بی‌پرده، گردوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He was roundly rebuked.

حسابی مورد بازخواست قرار گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد roundly

  1. adverb in a blunt direct manner
    Synonyms:
    bluntly flat out brusquely bluffly
  1. adjective

لغات هم‌خانواده roundly

ارجاع به لغت roundly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roundly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/roundly

لغات نزدیک roundly

پیشنهاد بهبود معانی