شکل جمع:
fireplacesشومینه، هیمهسوز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The old fireplace had not been used in years.
سالها بود که از شومینهی قدیمی استفاده نشده بود.
On chilly evenings, they gathered around the fireplace to share stories.
در غروبهای سرد، آنها دور شومینه جمع میشدند تا داستان تعریف کنند.
My wife surprised me with a romantic dinner by the fireplace.
همسرم مرا با شامی عاشقانه در کنار شومینه غافلگیر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fireplace» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fireplace