شکل جمع:
stovesبخاری، شومینه، گرمکن
The stove is heating up the room quickly.
بخاری بهسرعت اتاق را گرم میکند.
She left the stove on all night.
او شومینه را تمام شب روشن گذاشت.
انگلیسی آمریکایی اجاقگاز، گاز آشپزخانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She cooked a delicious meal on the gas stove.
او غذایی خوشمزه روی اجاقگاز پخت.
The stove in the kitchen is old and needs to be replaced.
اجاقگاز آشپزخانه قدیمی است و نیاز به تعویض دارد.
انگلیسی بریتانیایی گرمخانه (مخصوصاً برای کشت اگزوتیکهای استوایی)
The stove in the botanical garden was filled with lush tropical plants.
گرمخانه در باغ گیاه پر از گیاهان سرسبز استوایی بود.
The horticulturist carefully tended to the exotic flowers in the stove.
باغبان بااحتیاط از گلهای عجیبوغریب در گرمخانه مراقبت کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stove» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stove