زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Kiln

kɪln kɪln

شکل جمع:

kilns

معنی kiln | جمله با kiln

noun countable

کوره، اجاق، آتش‌خانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The potter placed the clay in the kiln to be fired.

سفالگر خاک رس را در کوره قرار داد تا پخته شود.

a brick kiln

کوره‌ی آجرپزی، کوره‌پزخانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kiln

  1. noun
    Synonyms:
    oven stove furnace fire hearth bake oast pottery oven glaze reduction-furnace

سوال‌های رایج kiln

شکل جمع kiln چی میشه؟

شکل جمع kiln در زبان انگلیسی kilns است.

ارجاع به لغت kiln

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kiln» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kiln

لغات نزدیک kiln

پیشنهاد بهبود معانی