آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آذر ۱۴۰۳

    Fireman

    ˈfaɪrmən ˈfaɪəmən

    شکل جمع:

    firemen

    معنی fireman

    noun countable

    مأمور آتش‌نشانی، سوخت‌انداز، سوخت‌گیر

    fireman, مأمور آتش‌نشانی، سوخت‌انداز، سوخت‌گیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fireman

    1. noun one who extinguishes fires
      Synonyms:
      firefighter engineman ladderman smoke jumper
    1. noun one who fuels engines or furnaces
      Synonyms:
      stoker trainman engineer's helper oil feeder cinder monkey

    سوال‌های رایج fireman

    معنی fireman به فارسی چی میشه؟

    کلمه "fireman" به معنای آتش‌نشان است و به شخصی اطلاق می‌شود که وظیفه‌اش اطفای حریق و نجات جان و مال مردم در مواقع آتش‌سوزی است. این شغل یکی از مهم‌ترین و پرخطرترین مشاغل است که نیاز به آموزش‌های تخصصی و مهارت‌های خاص دارد.

    معانی و توضیحات

    آتش‌نشانان معمولاً در سازمان‌های دولتی یا خصوصی کار می‌کنند و وظایف آن‌ها شامل اطفای حریق، نجات افراد محبوس شده در آتش، انجام عملیات امداد و نجات در حوادث غیرمترقبه، و آموزش جامعه در زمینه‌های ایمنی و پیشگیری از آتش‌سوزی می‌باشد. همچنین برخی از آتش‌نشانان در بخش‌های پیشگیری از حریق فعالیت می‌کنند و به بررسی و ارزیابی خطرات آتش‌سوزی در ساختمان‌ها و تأسیسات مختلف می‌پردازند.

    نکات جالب

    1. تاریخچه آتش‌نشانان: اولین سازمان‌های آتش‌نشانی به قرن 17 میلادی در اروپا برمی‌گردد. در آن زمان، آتش‌نشانان معمولاً افراد داوطلب بودند و تجهیزات ابتدایی داشتند. امروزه، سازمان‌های آتش‌نشانی به صورت حرفه‌ای و با تجهیزات پیشرفته فعالیت می‌کنند.

    2. آموزش و مهارت‌ها: آتش‌نشانان باید دوره‌های آموزشی سختی را پشت سر بگذارند که شامل آموزش‌های فنی، پزشکی، و ایمنی است. آن‌ها باید توانایی کار در شرایط خطرناک، انجام عملیات نجات، و استفاده از تجهیزات پیشرفته را داشته باشند.

    3. تجهیزات آتش‌نشانی: آتش‌نشانان از تجهیزات متنوعی مانند لباس‌های ضدآتش، کپسول‌های اکسیژن، و نردبان‌های بلند استفاده می‌کنند. همچنین، آن‌ها با خودروهای آتش‌نشانی مجهز به پمپ‌های آب و سایر تجهیزات لازم به محل حادثه می‌رسند.

    4. خطرات شغلی: کار در این حوزه به دلیل قرار گرفتن در معرض دود، حرارت شدید، و مواد شیمیایی خطرناک، می‌تواند بسیار خطرناک باشد. آتش‌نشانان باید همیشه آماده باشند تا جان خود را در خطر بیندازند تا جان دیگران را نجات دهند.

    5. قهرمانان جامعه: آتش‌نشانان به عنوان قهرمانان جامعه شناخته می‌شوند. آن‌ها معمولاً در مواقع بحران و خطر به کمک مردم می‌شتابند و این امر موجب احترام و قدردانی عمومی از آن‌ها می‌شود.

    6. نقش‌های مختلف: در سازمان‌های آتش‌نشانی، نقش‌های مختلفی وجود دارد. برخی آتش‌نشانان در خط مقدم عملیات اطفای حریق هستند، در حالی که دیگران در زمینه‌های مدیریتی، آموزشی، و پژوهشی فعالیت می‌کنند.

    7. پیشگیری از حریق: یکی از وظایف مهم آتش‌نشانان، آموزش عمومی در زمینه پیشگیری از آتش‌سوزی است. آن‌ها با برگزاری کارگاه‌ها و سمینارها، به مردم آموزش می‌دهند که چگونه می‌توانند از بروز آتش‌سوزی جلوگیری کنند و در مواقع اضطراری چه اقداماتی انجام دهند.

    شکل جمع fireman چی میشه؟

    شکل جمع fireman در زبان انگلیسی firemen است.

    ارجاع به لغت fireman

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fireman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fireman

    لغات نزدیک fireman

    • - firelight
    • - firelock
    • - fireman
    • - fireplace
    • - fireplug
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.