فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Condo

ˈkɑːndoʊ ˈkɒndəʊ ˈkɒndəʊ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

انگلیسی آمریکایی آپارتمان (در یک مجتمع مسکونی)

My parents live in a condo on the beach in Florida.

پدر و مادر من در آپارتمانی در ساحل در فلوریدا زندگی می‌کنند.

I just bought a beautiful condo in downtown Toronto.

به‌تازگی آپارتمان زیبایی را در مرکز شهر تورنتو خریده‌ام.

noun countable formal

انگلیسی آمریکایی مجتمع مسکونی (سازه‌ای ساختمانی که به چندین آپارتمان تقسیم شده است که هر یک به‌طور جداگانه دارای مالکیت هستند و پیرامون آن توسط مناطق مشترک که دارای مالکیت مشاع هستند احاطه شده‌ است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The condo association held a meeting to discuss maintenance issues in the shared areas.

انجمن مجتمع مسکونی جلسه‌ای برای بحث در مورد مسائل نگهداری در مناطق مشترک برگزار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد condo

  1. noun one of the dwelling units in a condominium
    Synonyms:
    condominium

ارجاع به لغت condo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «condo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/condo

لغات نزدیک condo

پیشنهاد بهبود معانی