تسلیت دادن، اظهار تأسف کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the death of her father, I tried to condole her.
پس از مرگ پدر آن زن، سعی میکردم او را دلداری بدهم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «condole» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/condole