۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Conditioning

kənˈdɪʃnɪŋ kənˈdɪʃnɪŋ

گذشته‌ی ساده:

conditioned

شکل سوم:

conditioned

سوم‌شخص مفرد:

conditions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

روان‌شناسی سلامت روان شرطی‌سازی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سلامت روان

مشاهده

Operant conditioning examines how rewards and punishments can shape behavior.

شرطی‌سازی عامل این موضوع را بررسی می‌کند که چگونه پاداش‌ها و تنبیه‌ها می‌توانند رفتار را شکل دهند.

Conditioning plays a significant role in shaping our beliefs and attitudes.

شرطی‌سازی نقش مهمی در شکل دادن به باورها و برخوردهای ما دارد.

noun uncountable

(شرایط ظاهری یا فیزیکی) بهبود، تقویت، تربیت، بهسازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conditioning

  1. verb develop (children's) behavior by instruction and practice; especially to teach self-control
    Synonyms:
    training disciplining adapting accustoming habituating inuring modifying qualifying specifying stating checking causing occasioning ranking positioning stationing stipulating premissing plighting wonting angling casing
  1. adjective
    Synonyms:
    addictive

لغات هم‌خانواده conditioning

سوال‌های رایج conditioning

گذشته‌ی ساده conditioning چی میشه؟

گذشته‌ی ساده conditioning در زبان انگلیسی conditioned است.

شکل سوم conditioning چی میشه؟

شکل سوم conditioning در زبان انگلیسی conditioned است.

سوم‌شخص مفرد conditioning چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد conditioning در زبان انگلیسی conditions است.

ارجاع به لغت conditioning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conditioning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conditioning

لغات نزدیک conditioning

پیشنهاد بهبود معانی