با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Angling

ˈæŋɡlɪŋ ˈæŋɡlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
ورزش ماهیگیری (با قلاب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Angling is a popular pastime for many people who enjoy being outdoors.
- ماهیگیری با قلاب سرگرمی محبوبی برای بسیاری از افرادی است که از بودن در فضای باز لذت می‌برند.
- I find angling to be a relaxing activity.
- ماهیگیری را فعالیتی آرامش‌بخش می‌دانم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد angling

  1. verb Seek indirectly
    Synonyms: hinting, fishing
  2. verb Present with a bias
    Synonyms: slanting, weighting, skewing, biassing
  3. verb To cause to move, especially at an angle
    Synonyms: turning, deflecting, bending
  4. verb To incline or bend from a vertical position
    Synonyms: turning, slanting, rounding, curving, tipping, crooking, bowing, tilting, bending, arching, leaning, arcing

ارجاع به لغت angling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «angling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/angling

لغات نزدیک angling

پیشنهاد بهبود معانی