با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Condominium

ˌkɑːndəˈmɪniəm ˌkɒndəˈmɪniəm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    condominiums

توضیحات

شکل غیررسمی این لغت در معنای دوم: condo

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی ساختمان، مجتمع، آپارتمان، خانه، ملک مشاع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Living in a condominium offers a sense of community and security.
- زندگی در یک مجتمع احساس اجتماع و امنیت را می‌دهد.
- The condominium has a rooftop pool and fitness center for all residents to enjoy.
- این ساختمان دارای یک استخر روی پشت‌بام و مرکز تناسب‌اندام است که تمامی ساکنان از آن لذت می‌برند.
noun countable
کاندو، منزل آپارتمانی (اگر یک واحد را از شرکت مالک یا سازنده‌ی آن خریده شود، به آن کاندو می‌گویند.)
- She purchased a luxurious condominium in the downtown.
- او یک کاندوی مجلل در مرکز شهر خرید.
- The condominium I live in has a beautiful view of the city skyline.
- منزل آپارتمانی‌ای که در آن زندگی می‌کنم، منظره‌ی زیبایی از افق شهر دارد.
noun countable
سیاست حاکمیت مشترک، مالکیت مشترک
- Living in a condominium means abiding by the rules and regulations set forth by both governing powers.
- زندگی در یک حاکمیت مشترک به معنای پیروی از قوانین و مقررات تعیین‌شده توسط هر دو قدرت حاکم است.
- The condominium was established as a way to peacefully share power and resources between two nations.
- حاکمیت مشترک به‌عنوان راهی برای تقسیم مسالمت‌آمیز قدرت و منابع بین دو ملت اجرا شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد condominium

  1. noun tenant-owned apartment house
    Synonyms: apartment, condo, co-op, timeshare, townhouse

ارجاع به لغت condominium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «condominium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/condominium

لغات نزدیک condominium

پیشنهاد بهبود معانی