فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Co-op

ˈkoʊɑːp ˈkəʊɒp
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: coop

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable informal
    انگلیسی آمریکایی تعاونی (مغازه و فروشگاه و غیره)
    • - The local co-op offers a variety of organic produce.
    • - در این تعاونی محلی انواع محصولات ارگانیک عرضه می‌شود.
    • - The members of the coop work together to make decisions and manage the business.
    • - اعضای تعاونی برای تصمیم‌گیری و مدیریت کسب‌و‌کار با یکدیگر همکاری می‌کنند.
  • noun countable
    قفس، مرغدان
    • - He built a new co-op for his chickens to keep them safe from predators.
    • - او مرغدان جدیدی برای جوجه‌هایش ساخت تا آن‌ها را از شکارچیان در امان نگه دارد.
    • - The coop was filled with various breeds of poultry, including chickens, ducks, and turkeys.
    • - این قفس پر از نژادهای مختلف طیور از جمله جوجه، اردک و بوقلمون بود.
  • noun countable
    زندان
    • - The co-op had a high-security system in place to prevent any escape attempts.
    • - این زندان دارای سیستم امنیتی بالایی برای جلوگیری از هرگونه تلاش برای فرار بود.
    • - The inmates in the coop were required to follow a strict daily schedule.
    • - زندانیان در زندان ملزم به رعایت برنامه‌ی سختگیرانه‌ی روزانه‌ بودند.
  • verb - transitive
    حبس کردن، زندانی کردن
    • - The protesters were co-oped by the police.
    • - پلیس معترضان را زندانی کرده بود.
    • - Several prisoners were cooped up in the same cell.
    • - چندین زندانی در یک سلول کوچک حبس شده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد co-op

  1. noun A jointly owned commercial enterprise (usually organized by farmers or consumers) that produces and distributes goods and services and is run for the benefit of its owners
    Synonyms: cooperative

ارجاع به لغت co-op

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «co-op» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/co-op

لغات نزدیک co-op

پیشنهاد بهبود معانی