شکل جمع:
manorsدر معنای اول همچنین میتوان از manor house بهجای manor استفاده کرد.
ملک اربابی، خانهی اشرافی، عمارت اربابی (خانهی بزرگ، مجلل و قدیمی روستایی همراه با زمینهای اطراف که معمولاً متعلق به خاندانهای اشرافی است)
The old manor has been turned into a museum.
ملک اربابی قدیمی به موزه تبدیل شده است.
They lived in a grand manor surrounded by rolling hills.
آنها در عمارت اربابی بزرگی زندگی میکردند که با تپههای سرسبز احاطه شده بود.
انگلیسی بریتانیایی حیطهی کاری، محدودهی اختیارات، حوزهی مسئولیت (ناحیه یا حوزهای که فرد در آن کار میکند یا مسئولیت آن را بر عهده دارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
That project falls outside my manor; you should talk to the marketing team.
آن پروژه خارج از حوزهی کاری من است؛ باید با تیم بازاریابی صحبت کنی.
The new manager plans to make changes in every part of his manor.
مدیر جدید قصد دارد که در تمام بخشهای حوزهی مسئولیتش تغییراتی را ایجاد کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «manor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manor