فشارسنج، مانومتر (دستگاه سنجش فشار آبگونهها و گازها)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need to buy a new manometer for my laboratory experiments.
برای آزمایشهای آزمایشگاهی باید فشارسنج جدیدی بخرم.
The technician used a manometer to measure the pressure of the gas in the tank.
تکنسین از مانومتر برای اندازهگیری فشار گاز موجود در مخزن استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «manometer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manometer