جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bro

broʊ brəʊ

توضیحات:

Bro مخفف عامیانه‌ی لغت Brother است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

برادر، داداش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

My bro always has my back during tough times.

داداشم همیشه تو مواقع سخت هوامو داره.

Don't forget to invite your bro to the party this weekend!

یادت نره که برادرت رو به مهمونی آخر این هفته دعوت کنی!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We’re heading to the gym, bro.

داداش، ما داریم می‌ریم باشگاه.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bro

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «bro» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bro

لغات نزدیک bro

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!