نوش، بهسلامتی، دوستانه، خودمانی، بهسلامتی کسی نوشیدن، صحبت دوستانه کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He has forgotten us and is hobnobbing with the company's directors.
او ما را فراموش کرده است و با رؤسای شرکت خوشوبش میکند.
He once hobnobbed with kings and princes.
او روزی با شاهان و شاهزادگان الفت داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hobnob» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hobnob