آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Stabilize

ˈsteɪbəlaɪz ˈsteɪbəlaɪz

گذشته‌ی ساده:

stabilized

شکل سوم:

stabilized

سوم‌شخص مفرد:

stabilizes

وجه وصفی حال:

stabilizing

معنی stabilize | جمله با stabilize

verb - transitive adverb C1

پایاساختن، تثبیت کردن

verb - transitive adverb

تثبیت کردن، به‌حالت موازنه درآوردن، پابرجا شدن یاکردن، استوار کردن، ثابت شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

in order to stabilize prices

به منظور تثبیت قیمت‌ها

the government's actions to stabilize the country's economy

اقدامات دولت برای ثبات بخشیدن به اقتصاد کشور

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a rocket stabilized by a gyroscope

موشکی که تعادل آن توسط یک ژیروسکوپ برقرار می‌شود

a chemical substance to stabilize a fabric

ماده‌ی شیمیایی برای پردوام کردن پارچه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stabilize

  1. verb make or keep in steady state; make resistant to change

سوال‌های رایج stabilize

گذشته‌ی ساده stabilize چی میشه؟

گذشته‌ی ساده stabilize در زبان انگلیسی stabilized است.

شکل سوم stabilize چی میشه؟

شکل سوم stabilize در زبان انگلیسی stabilized است.

وجه وصفی حال stabilize چی میشه؟

وجه وصفی حال stabilize در زبان انگلیسی stabilizing است.

سوم‌شخص مفرد stabilize چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد stabilize در زبان انگلیسی stabilizes است.

ارجاع به لغت stabilize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stabilize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stabilize

لغات نزدیک stabilize

پیشنهاد بهبود معانی