فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Awl

ɒːl ɔːl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

درفش، سوراخ‌کن (ابزاری نوک‌تیز برای ایجاد سوراخ‌های کوچک در چوب یا چرم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She used an awl to make precise holes in the leather.

او برای ایجاد سوراخ‌های دقیق روی چرم از درفشی استفاده کرد.

An awl is essential for anyone working with wood or fabric.

برای هرکسی که با چوب یا پارچه کار می‌کند، یک درفش ضروری است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد awl

  1. noun
    Synonyms:
    bit drill pick punch needle borer bradawl fid drawbore

ارجاع به لغت awl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «awl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/awl

لغات نزدیک awl

پیشنهاد بهبود معانی