آخرین به‌روزرسانی:

Retraining

ˌriːˈtreɪnɪŋ ˌriːˈtreɪnɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

بازآموزی، آموزش مجدد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Doctors will have to undergo substantial retraining.

پزشکان باید تحتِ بازآموزی اساسی قرار بگیرند.

a retraining course

دوره‌ی بازآموزی

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده retraining

ارجاع به لغت retraining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retraining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retraining

لغات نزدیک retraining

پیشنهاد بهبود معانی