فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Retraining

ˌriːˈtreɪnɪŋ ˌriːˈtreɪnɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

بازآموزی، آموزش مجدد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Doctors will have to undergo substantial retraining.

پزشکان باید تحتِ بازآموزی اساسی قرار بگیرند.

a retraining course

دوره‌ی بازآموزی

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده retraining

ارجاع به لغت retraining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retraining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retraining

لغات نزدیک retraining

پیشنهاد بهبود معانی