آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Revolving

    rɪˈvɑːlvɪŋ rɪˈvɒlvɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    revolved

    شکل سوم:

    revolved

    سوم‌شخص مفرد:

    revolves

    معنی revolving | جمله با revolving

    adjective

    راجعه، رجعی، گردنده، دورانی، چرخنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    the airport's revolving beacon

    نورافکن چرخان فرودگاه

    a revolving fund

    سرمایه‌ی گردان

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a revolving credit

    اعتبار گردان

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد revolving

    1. adjective rotating
      Synonyms:
      turning circling spinning rolling whirling swirling circulating orbiting twirling reeling gyrating pirouetting encircling
    1. verb think about
      Synonyms:
      thinking considering contemplating reflecting pondering deliberating studying entertaining mulling meditating musing cogitating weighing ruminating
      Antonyms:
      ignoring neglecting
    1. adjective capable of rotating
      Synonyms:
      rotational rotatory rotative rotary rotating gyratory gyrating rotational whirling gyrational gyral vortical vertiginous trochilic vorticose circumrotatory circumgyratory circumvolutory
    1. verb turn on or around an axis or a center
      Synonyms:
      turning spinning rotating circling rolling whirling gyrating orbiting swinging twirling considering reflecting deliberating meditating pondering ruminating devolving wheeling
    1. verb cause to move by turning over or in a circular manner of as if on an axis
      Synonyms:
      rolling
    1. verb to turn on an axis; rotate.
      Synonyms:
      turning

    سوال‌های رایج revolving

    گذشته‌ی ساده revolving چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده revolving در زبان انگلیسی revolved است.

    شکل سوم revolving چی میشه؟

    شکل سوم revolving در زبان انگلیسی revolved است.

    سوم‌شخص مفرد revolving چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد revolving در زبان انگلیسی revolves است.

    ارجاع به لغت revolving

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «revolving» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/revolving

    لغات نزدیک revolving

    • - revolve around somebody (or something)
    • - revolver
    • - revolving
    • - revolving door
    • - revolving fund
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.