آخرین به‌روزرسانی:

Rotating

American: roʊˈteɪtɪŋ British: rəʊˈteɪtɪŋ

گذشته‌ی ساده:

rotated

شکل سوم:

rotated

سوم‌شخص مفرد:

rotates

معنی

چرخشی، دوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rotating

  1. verb alternate
    Synonyms:
    switching alternating interchanging
    Antonyms:
    staying
  1. verb turn on or around an axis or a center
    Synonyms:
    turning spinning rolling twisting circling revolving whirling pivoting oscillating alternating circulating orbiting wheeling swiveling gyrating
  1. verb to turn around on an axis or center.
    Synonyms:
    turning

سوال‌های رایج rotating

گذشته‌ی ساده rotating چی میشه؟

گذشته‌ی ساده rotating در زبان انگلیسی rotated است.

شکل سوم rotating چی میشه؟

شکل سوم rotating در زبان انگلیسی rotated است.

سوم‌شخص مفرد rotating چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد rotating در زبان انگلیسی rotates است.

ارجاع به لغت rotating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rotating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rotating

لغات نزدیک rotating

پیشنهاد بهبود معانی