آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ مهر ۱۴۰۴

    Rotation

    roʊˈteɪʃn rəʊˈteɪʃn

    شکل جمع:

    rotations

    معنی rotation | جمله با rotation

    noun uncountable

    چرخش، دوران، گردش

    The teacher explained the rotation of planets around the sun.

    معلم گردش سیارات به دور خورشید را توضیح داد.

    The rotation of the fan kept the room cool.

    چرخش پنکه، اتاق را خنک نگه داشت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the rotation of a shaft

    چرخش میله

    the rotation of the earth around the sun

    گردش زمین به دور خورشید

    the rotation of the head on the neck

    چرخش سر بر گردن

    noun countable

    دوران، چرخش، گردش (کامل)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Planets have different speeds of rotation around their axes.

    سیارات، سرعت‌های متفاوتی در دوران حول محور خود دارند.

    The gymnast executed a perfect rotation in the air.

    ژیمناست، چرخشی کامل در هوا انجام داد.

    noun countable uncountable

    چرخش محصولات (جابه‌جایی دوره‌ای کشت)

    Effective crop rotation reduces the need for chemical fertilizers.

    چرخش مؤثر محصولات، نیاز به کودهای شیمیایی را کاهش می‌دهد.

    Rotation of legumes and cereals improves soil quality.

    چرخش حبوبات و غلات، کیفیت خاک را بهبود می‌بخشد.

    noun uncountable

    چرخش وظایف، نوبت‌بندی کاری

    They agreed on a rotation of chairmanship.

    آن‌ها توافق کردند که ریاست نوبتی باشد.

    He does everything in rotation.

    او همه‌ی کارها را به نوبت انجام می‌دهد.

    noun countable

    ورزش (بیسبال) نوبت‌بندی پرتاب‌کنندگان، چرخش پرتاب‌کنندگان

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    A consistent rotation is key to a baseball team’s success.

    چرخش منظم پرتاب‌کنندگان، کلید موفقیت تیم بیسبال است.

    The coach adjusted the rotation to give young pitchers more experience.

    مربی، نوبت‌بندی را تغییر داد تا پرتاب‌کنندگان جوان تجربه‌ی بیشتری کسب کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rotation

    1. noun circular movement around a point or about an axis
      Synonyms:
      turn spin revolution cycle circulation circle eddy whirl gyration vortex rotary motion turning circuit wheel torque circumvolution circumrotation succession
    1. noun occurrence in successive turns
      Synonyms:
      alternation interchange

    Collocations

    in rotation

    نوبتی، به تناوب، پستایشی، به ترتیب

    سوال‌های رایج rotation

    شکل جمع rotation چی میشه؟

    شکل جمع rotation در زبان انگلیسی rotations است.

    ارجاع به لغت rotation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rotation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rotation

    لغات نزدیک rotation

    • - rotating
    • - rotating memory
    • - rotation
    • - rotation defense
    • - rotation fault
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.