امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Revolver

rɪˈvɑːlvər rɪˈvɒlvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
هفت‌تیر، ششلول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The antique revolver was a family heirloom.
- هفت‌تیر عتیقه میراث خانوادگی بود.
- He carefully loaded the revolver before heading out.
- او قبل‌از رفتن به بیرون، هفت‌تیر را با دقت پر کرد.
noun countable
گردونه، چرخنده
- She spun the revolver to reveal different images on each side.
- او گردونه را چرخاند تا تصاویر مختلفی از هر طرف را نشان دهد.
- He admired the revolver for its intricate design and smooth movement.
- او گردونه را به‌دلیل طراحی پیچیده و حرکت نرم آن تحسین می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد revolver

  1. noun A pistol with a revolving cylinder (usually having six chambers for bullets)
    Synonyms:
    six-gun revolving-door six-shooter

ارجاع به لغت revolver

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revolver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/revolver

لغات نزدیک revolver

پیشنهاد بهبود معانی