هفتتیر، ششلول
The antique revolver was a family heirloom.
هفتتیر عتیقه میراث خانوادگی بود.
He carefully loaded the revolver before heading out.
او قبلاز رفتن به بیرون، هفتتیر را با دقت پر کرد.
گردونه، چرخنده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She spun the revolver to reveal different images on each side.
او گردونه را چرخاند تا تصاویر مختلفی از هر طرف را نشان دهد.
He admired the revolver for its intricate design and smooth movement.
او گردونه را بهدلیل طراحی پیچیده و حرکت نرم آن تحسین میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «revolver» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/revolver