حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Visiting
American:
ˈvɪzətɪŋ
British:
ˈvɪzɪtɪŋ
گذشتهی ساده:
visitedشکل سوم:
visitedسومشخص مفرد:
visitsمعنی visiting
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد visiting
-
adjective on a visitSynonyms:
-
verb impose something unpleasantSynonyms:
-
adjective abroad in an official or a semiofficial capacitySynonyms:
-
verb go to see a place, as for entertainment
-
verb to remain as a guest or lodgerSynonyms:
-
verb to call upon the sickSynonyms:ministering
-
verb come to see in an official or professional capacitySynonyms:inspecting
-
nounSynonyms:viewing dwelling briefly
سوالهای رایج visiting
گذشتهی ساده visiting چی میشه؟
گذشتهی ساده visiting در زبان انگلیسی visited است.
شکل سوم visiting چی میشه؟
شکل سوم visiting در زبان انگلیسی visited است.
سومشخص مفرد visiting چی میشه؟
سومشخص مفرد visiting در زبان انگلیسی visits است.
ارجاع به لغت visiting
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «visiting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visiting
لغات نزدیک visiting
- - visiter
- - visitig nurse
- - visiting
- - visiting card
- - visiting fireman
