گذشتهی ساده:
hauntedشکل سوم:
hauntedسومشخص مفرد:
haunts(آنچه که مکرراً به ذهن خطور کند) فراموشنشدنی، بازآیند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the haunting poetry of Khayyam
شعر فراموشنشدنی خیام
the haunting memory of a hungry child's innocent eyes
خاطرهی مکرر چشمان معصوم کودک گرسنه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «haunting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/haunting