Atrocity

    əˈtrɑːsət̬i əˈtrɒsəti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      atrocities

    معنی و نمونه‌جمله

    noun C1
    وحشی‌گری، بیرحمی، قساوت، سنگدلی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - the atrocities committed against Bosnia's Moslems
    - اعمال شنیعی که نسبت به مسلمانان بوسنی انجام گرفت
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد atrocity

    1. noun outrageous behavior
      Synonyms:
      wickedness horror atrociousness shockingness enormity heinousness monstrousness villianousness barbarity fiendishness nefariousness barbarousness
      Antonyms:
      good behavior pleasantry
    1. noun cruelness, offensiveness; widely condemned action
      Synonyms:
      crime evil offense wrong horror outrage brutality cruelness savagery viciousness barbarity inhumanity ruthlessness abomination enormity iniquity offensiveness infamy monstrosity
      Antonyms:
      pleasantness kindness

    ارجاع به لغت atrocity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «atrocity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/atrocity

    لغات نزدیک atrocity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه