شکل جمع:
infestationsحشرهشناسی هجوم (حشرات)
The campground was closed due to a tick infestation.
محل کمپ بهدلیل هجوم کنه بسته شد.
The city was plagued by a mosquito infestation during the summer.
این شهر در تابستان با هجوم پشهها مواجه بود.
هجوم آوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ants infested the pantry and ruined all the food.
مورچهها به انبار هجوم آوردند و همهی غذاها را خراب کردند.
The rats infested the basement, spreading disease and filth.
موشها به زیرزمین هجوم آوردند و بیماری و کثیفی را پخش کردند.
آلوده شدن
The garden was infested with aphids, causing damage to the plants.
باغ آلوده به شتهها بود که باعث آسیب به گیاهان شد.
The water was infested with parasites.
آب به انگل آلوده شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «infestation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infestation