با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Heavy-duty

ˌheviˈduːt̬i ˈhevɪˈdjuːtɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بادوام، محکم، جان‌سخت، خرکار (ماشین‌آلات و دستگاه و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The heavy-duty washing machine was able to clean even the dirtiest clothes.
- این ماشین لباسشویی خرکار قادر بود حتی کثیف‌ترین لباس ها را نیز تمیز کند.
- heavy-duty shoes
- کفش جان‌سخت
adjective informal
جدی، مفصل، درست‌حسابی، سنگین
- the heavy-duty training program
- برنامه‌ی تمرینی جدی
- My heavy-duty study schedule allowed me to pass all of my exams.
- برنامه‌ی مطالعاتی جدی و سنگین من به من امکان داد تا تمام امتحاناتم را پشت سر بگذارم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heavy-duty

  1. adjective Designed for heavy work
    Antonyms: light-duty

ارجاع به لغت heavy-duty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heavy-duty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heavy-duty

لغات نزدیک heavy-duty

پیشنهاد بهبود معانی