امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spurn

spɜːrn spɜːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
لگد زدن، پشت پا زدن، رد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Our commander spurned the enemy's offer of unconditional surrender.
- فرمانده‌ی ما پیشنهاد دشمن مبنی‌بر تسلیم بی‌قید و شرط را با تحقیر رد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spurn

  1. verb turn away; ignore
    Synonyms:
    air contemn cut decline despise disapprove disdain dismiss disregard drop dump flout flush give the cold shoulder hold in contempt look down on nix not hear of pass by rebuff refuse reject reprobate repudiate repulse scoff scorn slight sneer sneeze at snub steer clear turn down turn nose up at
    Antonyms:
    embrace want welcome

ارجاع به لغت spurn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spurn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spurn

لغات نزدیک spurn

پیشنهاد بهبود معانی