لگد زدن، پشت پا زدن، رد کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Our commander spurned the enemy's offer of unconditional surrender.
فرماندهی ما پیشنهاد دشمن مبنیبر تسلیم بیقید و شرط را با تحقیر رد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spurn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spurn