فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Beat Off

معنی‌ها

phrasal verb

دفع کردن، رد کردن، نپذیرفتن

phrasal verb

(زمان) هدر دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb

خودارضایی کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beat off

  1. phrasal verb waste time

ارجاع به لغت beat off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beat off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beat-off

لغات نزدیک beat off

پیشنهاد بهبود معانی