آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Across

əˈkrɒːs əˈkrɒs

معنی across | جمله با across

preposition A2

در طول، در گذر

across time

در طول زمان

He ran across an old friend in the street.

در خیابان به یک دوست قدیمی برخورد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He could remember across the years.

او سالیان درازی را به‌دلیل داشت.

preposition

آن طرف، آن سو، در طرف دیگر، در طرف مقابل، در آن طرف، آن سوی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

across the street

در آن سوی خیابان

the shop across the street

مغازه‌ی آن طرف خیابان

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He swam across the river.

او با شنا عرض رودخانه را طی کرد.

preposition

در میان، در وسط

adverb

در آن سوی، در آن طرف، از میان، از عرض، از وسط، در طرف مقابل، روبه‌رو، از این طرف به‌آن طرف، از این سو به‌آن سو

adverb

یکسره، سرتاسر

adverb

از پهنا، عرضا، پهنا

Board sawed across.

تخته‌هایی که از پهنا بریده شده‌اند.

The island is 200 miles across.

پهنای جزیره 200 مایل است.

adverb

قابل فهم، واضح، قابل درک، قابل قبول

His meaning didn't come across.

منظورش واضح نبود.

He failed to get his thoughts across.

او نتوانست افکار خود را منتقل کند.

adverb

به‌طور متقاطع، به‌طور ضربدر

to lay one stick across another

یک چوب را به طور متقاطع روی چوب دیگر قرار دادن

The lake lying across the border.

دریاچه‌ا‌ی که مرز را قطع می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد across

  1. preposition traversing a space, side to side
    Synonyms:

Phrasal verbs

come across

(منظور یا پیام) واضح بودن، رسا بودن

اتفاقی ملاقات کردن، اتفاقی یافتن

موافق بودن برای داشتن رابطه‌ی جنسی

get across

عبور کردن

تفهیم کردن، به وضوح بیان کردن

run across

(اتفاقا به کسی یا چیزی) برخوردن، تصادفا پیدا کردن

سوال‌های رایج across

معنی across به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «across» در زبان فارسی به «عبور از»، «عرض» یا «در سراسر» ترجمه می‌شود.

«Across» یکی از کلمات پرکاربرد در زبان انگلیسی است که معمولاً برای بیان حرکت یا قرارگیری چیزی از یک طرف به طرف دیگر یک مکان، سطح یا فضای مشخص استفاده می‌شود. این کلمه می‌تواند نقش حرف اضافه، قید یا حتی پیشوند داشته باشد و در جمله‌هایی به کار می‌رود که نشان‌دهنده عبور، انتقال یا گستردگی در سطحی عرضی یا گسترده است. برای مثال، جمله‌ی «She walked across the street» به معنای «او از عرض خیابان عبور کرد» است.

از نظر مکانی، «across» به معنای حرکت یا قرار گرفتن در جهت عرضی نسبت به یک مسیر یا نقطه مشخص است. این واژه تفاوت مهمی با «along» دارد که بیشتر بیانگر حرکت یا قرارگیری در طول یک مسیر یا خط است. به طور کلی، «across» اشاره به عبور از یک طرف به طرف مقابل دارد، خواه این مسیر کوتاه باشد یا طولانی، مستقیم یا منحنی.

در کاربردهای انتزاعی‌تر، «across» می‌تواند به معنای «در سراسر» یا «در تمام نقاط» یک منطقه یا حوزه باشد. مثلاً در جمله «The news spread across the country» یعنی «خبر در سراسر کشور پخش شد». این کاربرد نشان‌دهنده گستردگی و فراگیری موضوع یا رخداد در یک ناحیه جغرافیایی یا فرهنگی است.

در ادبیات و گفتگوهای روزمره، «across» به عنوان ابزاری برای ایجاد تصویر ذهنی دقیق‌تر از موقعیت‌ها و حرکات استفاده می‌شود. این کلمه به مخاطب کمک می‌کند تا نحوه و جهت حرکت یا گستردگی را بهتر تصور کند و ارتباط بهتری با محتوای جمله برقرار نماید.

«across» با گستردگی کاربرد و توانایی بیان موقعیت‌های مکانی و انتزاعی، نقش مهمی در انتقال دقیق مفاهیم دارد. آشنایی با معانی و کاربردهای متنوع آن به بهبود مهارت‌های زبان انگلیسی کمک می‌کند و توانایی بیان موقعیت‌ها و حرکات پیچیده را افزایش می‌دهد.

ارجاع به لغت across

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «across» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/across

لغات نزدیک across

پیشنهاد بهبود معانی